گل گاو زبون

ساخت وبلاگ
 روزگار دوزخي آقاي اياز     گفت: «ارّه را بیار بالا» !   و من درحالی‌که پاهاى خشک و لاغر و خاک آلوده وخون‌آلود‌ه‌ی آن یکى را می‌‌دیدم و تماشا می‌کردم و می‌ترسیدم و آب دهن‌ام خشک شده بود و نفس‌ام در نمی‌آمد، ارّه‌ی بزرگ و سفید و براق و وحشى را که دندانه‌های تیز و درشت و خشن و بی‌رحم داشت در یک دست گرفتم و با دست دیگر محکم پله‌هاى نردبان را یک یک چسبیدم و تماشا کنان و بهت زده از پشت آن یکى که نفس‌اش سنگین بود و زیر لب‌اش چیزی می‌گفت که نشنیدم، بالا رفتم و در بالا رفتن چشم‌ام نه به زمین بود و نه به آسمان، بل‌که نخست به پاها و بعد به ساق پاها و بعد ب گل گاو زبون...
ما را در سایت گل گاو زبون دنبال می کنید

برچسب : روزگار دوزخي آقاي اياز,روزگار دوزخی آقای ایاز دانلود,روزگار دوزخی آقای ایاز رضا براهنی,روزگار دوزخی آقای ایاز,روزگار دوزخی آقای ایاز pdf,روزگار دوزخی آقای ایاز براهنی,کتاب روزگار دوزخی آقای ایاز, نویسنده : viranabadio بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 16:17